ماشین های CNC
CNC مخفف computer numerical control می باشد در ایران این ماشین ها CNC خالی خوانده میشوند ولی نام آنها به فارسی ماشین های (دستگاه های ) کنترل عددی ترجمه می شود.
نسل اول این دستگاه ها NC ها بوده اند یعنی کامپیوتر را نداشته است و دستگاه طبق منطقی خاص دستورات را درک می کرده مثلا با استفاده از کارت های پانچ شده.
به عنوان مثال در دستگاه تراش برای دستور پیشروی بدین صورت عمل می شود که قسمت ساپورت دستگاه را بوسیله دسته چرخان به جلو میبریم در ماشین های NC این کار توسط یک سری دستورات پانچ شده بر روی نوار پانچ صورت می گرفت در دستگاه های CNC امروزین اینکار توسط یک کد صورت می گیرد .
پس یک دستگاه CNC عملا همان همان دستگاه دستی ساده می باشد که قابلیت فرمان پذیری از طریق کد ها و منطق ریاضیاتی را دارد در این دستگاه حضور کاربر (اپراتور) برای کار با دستگاه محدود به ایستادن این فرد پشت بخش کنترل کننده دستگاه می باشد و نوشتن برنامه های حرکتی آنهم فقط برای یکبار ، دیگر دستگاه این عمل را بصورت خودکار هر چند بار که بخواهیم تکرار می نمایدالبته بدون حضور کاربر.
بدنه این دستگاه تقریبا شبیه دستگاه های دستی می باشند یک CNC فرز عملا همان بدنه سخت افزاری فرز دستی را دارد همینطور برای CNC تراش و CNC سنگ و...
تنها تفاوت اضافه شدن بخش کنترل گر میباشد (البته این تفاوت بصورت عام می باشد ولی به صورت خاص مطمئنا بخش الکترونیکی هم تغییر کرده است )
اما بخش کنترلگر ،این بخش ،بخش اصلی یک دستگاه CNC می باشد در صنعت این بخش با نام کنترلر CONTROLER خوانده می شود یک دستگاه CNC از هر نوع (تراش،فرز ،سنگ،ابزار تیز کن،تزریق ،پرس ،و...)بیشتربا نوع کنترلرش شناخته شده است مطمئنا آموزشی که به افراد داده میشود در اصل براساس کنترلر این دستگا ه ها می باشد
کنترلر های مختلفی برای دستگاه های CNC موجود میباشد مانند فانوک – هایدن هاین، زیمنس – C39 - 2P22 –C15 – فاگورو میتسوبیشی و...
زیمنس و هایدن هاین از مارک هایی می باشند که در ایران فراوان استفاده می شوند اما تفاوت های اینها به چگونه است
منطق در یافت اطلاعات بصورت کد هائی می باشد که با G شروع می شوند به عنوان مثال کد G01 حرکت خطی است G02 و G03 حرکت دورانی می باشند و G90 نوع مختصات را از نظر مطلق بودن یا نسبی بودن مشخص می نماید .
کدهای عنوان شده کدهای عمومی می باشند و در کدهای خاص با توجه به نوع کنترلر شاید شماره کد فرق تماید به عنوان مثال G20 در زیمنس منظور انتخاب سیستم اندازه گیری متریک می باشد ولی این در هایدن هاین کد G70 این کار را امجام میدهد پس همانطور که گفته شد آموزش کدها باید با توجه به نوع کنترلر صورت گیرد خدا را شکر که استاد بنده در دانشگاه کد نویسی را تحت زیمنس و مدل های بالای این مارک به ما یاد داد.
ولی واقعا باید در دانشگاه چه چیزی را از این دستگاهها باید آموخت؟
اصول اولیه از بدنه دستگاه و فرمت آنها
اصول اولیه ای از کدها : به عنوان مثال کدها چگونه عمل می نمایند. ساده ترین مثال باز هم کد G01 می باشد
مثلا در خط فرمان دستگاه تراش تایپ می شود
G01 X20 Z-30 F10 S100 M7
دستگاه ابزار را به این نقطه ،با سرعت 10 با هر واخد از پیش تعیین شده با سرعت اسپیندل هزار و...می برد
آشنائی اولیه با منطق ها مثلا باید انتخاب شود که سیستم اندازه گیری مطلق باشد یا نسبی و یا حتی قطبی متریک باشد یا نه کدهای جانبی برای مشخص کردن سرعت و غیره
چگونه زیر گروه کاری انتخاب می شود مثلا برنامه ای نوشته شود که دستگاه باید به نقاط مختلف برود و بعد از انجام عملیات در ان محل یک عمل با یک گروه عمل خاص را تکرار کند مثلا برای این کار یک زیر برنامه نوشته میشود که باید هربار دستگاه در ان موقعیت آنها را انجام دهد
معرفی M کدها که کارهای جانبی مانند روشن کردن پمپ ماده خنک کننده و ..
حل چند مثال از قطعات مختلف در تراش و فرزو حتی الامکان در یک دستگاه دیگر نظیر سنگ یا پرس،مثال ها باید به گونه ای باشد که کاربر به سادگی درکی از نحوه انجام کار بدست بیاورد.
جعبه های خدایی... در دستانم دو جعبه دارم که خدا به من داده است. او گفت:غصه هایت را درون جعبه سیاه بگذار و شادی هایت را درون جعبه طلایی.به حرف خدا گوش کردم.شادی ها و غصه هایم را درون جعبه ها گذاشتم. جعبه طلایی روز به روز سنگین تر می شد و جعبه سیاه روز به روز سبک تر. از روی کنجکاوی جعبه سیاه را باز کردم تا علت را دریابم.دیدم که ته جعبه سوراخ است و غصه هایم از آن بیرون می ریزد.سوراخ جعبه را به خدا نشان دادم و گفتم:در شگفتم که غصه های من کجا هستند؟خدا با لبخندی دلنشین گفت:ای بنده من!همه آنها نزد من? اینجا هستند. پرسیدم پروردگارا!چرا این جعبه ها را به من دادی؟چرا ته جعبه سیاه سوراخ بود ؟گفت:ای بنده من!جعبه طلایی را به تو دادم تا نعمت های خود را بشماری و جعبه سیاه را برای اینکه غم هایت را دور بریزی...
کوچیک که بودم خدا به اندازه ی غول های چراغ جادو بود.... تو یه غار تو اون آسمون بزرگ.... رو تخت پادشاهیه خودش تکیه داده بود ....
فرشته ها خدمتکارش ..... یکی براش غذا می آورد ....چندد تا بادبزن بزرگ دستشون .... دستور می داد ...داد می کشید ....
کوچیک که بودم از دروغ می ترسیدم چون اگه کسی دروغ بگه خدا زندونیش می کنه .... بهش غذا نمی ده .... آب نمی ده ....
خدا یه پادشاه زور گو بود ....
بزرگ که شدم خدا مهربون تر شد .... به اندازه ی مامان .... به اندازه بابا ...
بزرگ تر که شدم ... دیگه خدا اونی نبود که همه می گفتن ....
بزرگ تر بزرگ تر که شدم ..... خدا ساده شد و وسیع .... به اندازه ی تمام ذرات دنیا.....
و حالا .... انگار دست هارو نمی شه به کسی داد ....جز خدا .....!
.................... شنیدم که بزرگی ...... راست می گن؟! ........
چند نکته مفید
چنان زندگی کن که وقتی فرزندانت در مورد عدالت،توجه و راستی فکر میکنند به یاد تو بیفتند
ببخش همه لباسهایی را که در طول سه سال گذشته نپوشیده ای به مستمندان
شجاع باش و حتی اگر شجاع نیستی به آن تظاهر کن. هیچ کس نمیتواند
تفاوتی بین آنها قایل شود
شوخی کن و لطیفه بگو اما برای سرگرمی و تفریح،نه برای آزار و اذیت دیگران
هیچ گاه سالگرد ازدواجت را فراموش نکن
در حد توان مالی و زمانی خود از یک موسسه خیریه حمایت کن
به فرزندانت نشان بده که به آنان اعتماد داری
شریک زندگیت را با دقت انتخاب کن زیرا 90 د صد خوشبختی تو به این تصمیم بستگی دارد
از بکار بردن عبارتهای طعنه آمیز خودداری کن
به خلوت فرزندان خود احترام بگذار و قبل از ورود به اتاقشان در بزن
گوش دادن را بیاموز گاهی اوقات فرصتها بسیار آهسته در میزنند
هیچ گاه به مقدسات بی حرمتی نکن
اجازه نده تلفن در لحظات مهم زندگیت خللی ایجاد کند. اگر تلفنی وجود دارد فقط برای آسایش و راحتی توست
برنده و بازنده خوبی باش
- هنگامی که خستگی و افسردگی را در صورت کسی میبینی هرگز آنرا به زبان نیاور
در خلوت انتقاد کن
هیچ گاه تحت تاثیر نخستین برخورد خام نشو
برای پیروزی در جنگ اصلی، شکست در نبردهای کوچک را مشتاقانه بپذیر
به قولت پایبند باش